پنجه باشی (پَ جَهْ) مرکّب از: پنجه، پنجاه + باشی ترکی، سر و رئیس، رئیس پنجاه تن از سپاهیان. منصبی در نظام دورۀ قاجاریه ادامه... مُرَکَّب اَز: پنجه، پنجاه + باشی ترکی، سر و رئیس، رئیس پنجاه تن از سپاهیان. منصبی در نظام دورۀ قاجاریه لغت نامه دهخدا
پنجه باشی رئیس پنجاه تن از سپاهیان منصبی در نظام دوره قاجاریه ادامه... رئیس پنجاه تن از سپاهیان منصبی در نظام دوره قاجاریه تصویر پنجه باشی فرهنگ لغت هوشیار